سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نباید بدون وضو بر روی زمین خدا راه رفت

جور وا جور

خیلی سخت است که انسان بخواهد در مورد کسی اینطور با قطعیت صحبت کند مگر اینکه مدت زیادی را با او زندگی کرده باشد

بنده حدود سی سال با حسن بودم و حتی یکبار ندیدم او برای نمازش وضو بگیرد چون دائم الوضو بود و می گفت :

 نباید بدون وضو بر روی زمین خدا راه رفت

 می گفت زمین جای جمع کردن ثواب است


+ نوشته شـــده در سه شنبه 93/2/16ساعــت 11:22 عصر تــوسط "کیان ایرانی* | نظر برچسب ها:
بزرگترین گمشده های ما در ....

بزرگترین گمشده های ما در زندگی؛

نزدیک ترین ها به ما هستند ...

«اُرُد بزرگ»

جور وا جور


+ نوشته شـــده در دوشنبه 93/2/15ساعــت 6:3 صبح تــوسط "کیان ایرانی* | نظر برچسب ها:
باران رحمت خدا....

جور وا جور

 

 

اللَّهُ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیَاحَ فَتُثِیرُ سَحَاباً فَیَبْسُطُهُ فِی السَّمَاء کَیْفَ یَشَاءُ وَیَجْعَلُهُ کِسَفاً فَتَرَى الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ فَإِذَا أَصَابَ بِهِ مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ إِذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ

خدا کسی است که بادها را وزان می‌سازد و بادها ابرها را برمی‌انگیزند . سپس خدا آن گونه که بخواهد ابرها را در ( پهنه ) آسمان می‌گستراند و آنها را به صورت توده‌هائی بالای یکدیگر انباشته و متراکم می‌دارد و ( پس از تلقیح ، ای انسان ) تو می‌بینی که از لابلای آنها بارانها فرو می‌بارد ، و هنگامی که آن ( باران حیات‌بخش ) را بر کسانی از بندگانش می‌باراند ، آنان خوشحال و مسرور می‌گردند .سوره روم ایه 48


+ نوشته شـــده در شنبه 93/2/13ساعــت 6:2 عصر تــوسط "کیان ایرانی* | نظر برچسب ها:
شهید کربلایی....

پدر شهیدغلام رضا زمانیان نقل می کرد که :قبل از عملیات بدر غلامرضا جلو من ومادرش بدنش

رابرهنه کرد وگفت :نگاه کنید!دیگر این جسم را نخواهید دید .همان طور شد ودر عملیات بدر

مفقود گردید. پدر شهید اضافه کرد:دوازده سال در انتظار بودم وباهر زنگ درب منزل می دویدم

تااگر اوبرگشته باشد اولین کسی باشم که اورا می بینم .تااینکه یک روزخبر بازگشت اورادادند.

فقط یک جمجمه از شهید برگشته بودکه مادرش از طریق دندان فرزند را شناخت .

در نزد ما رسم است بعد ازدفن، سه روز قبر به صورت خاکی باشد مردم در تشیع جنازه اوباشکوه

 شرکت کردند.

جور وا جور

 

 

شبی درخواب دیدم که چنداسب سوارآمدندوشروع به حفرقبرکردندگفتم:چه کارمیکنید؟

گفتند:مامورهستیم  او را به کربلا ببریم  .

گفتم: من دوازده سال منتظربودم چرا او را آوردید؟

گفتند:ماموریت داریم ویک فردنورانی رانشان من دادند. عرض کردم: آقا! این فرزند من است .

فرمود:بایدبه کربلابرود. اوراآوردیم تاتو آرام بگیری و بعداوراببریم.

پدرشهیدازخواب بیدارمیشودباهماهنگی واجازه نبش قبرصورت میگیرد میبینند :

خبری ازجمجمه شهید نیست و شهیدبه کربلامنتقل شده است!!!

 

راوی:پدرشهیدغلامرضازمانیان

منبع:به نقل ازسایت افلاکیان

 

 


+ نوشته شـــده در دوشنبه 93/2/8ساعــت 6:22 صبح تــوسط "کیان ایرانی* | نظر برچسب ها:
نیایش های بعضی ادم ها ...

جور وا جور

نیایشِ بعضی از ما آدم ها با خدا؛

و درخواست از او برای حضور در زندگیمان؛

مانند شیطنت بچه هایی است که در می زنند؛

و فرار می کنند ...



+ نوشته شـــده در پنج شنبه 93/2/4ساعــت 4:18 عصر تــوسط "کیان ایرانی* | نظر برچسب ها:
درس اول دبستان....ف مثل ...

جور وا جور


+ نوشته شـــده در سه شنبه 93/2/2ساعــت 3:53 عصر تــوسط "کیان ایرانی* | نظر برچسب ها:
باران....

نبار ای باران!!!

اینجا دیگر ادما ها مثل رنگین کمانت هفت رنگ شده اند.

جورواجور


+ نوشته شـــده در دوشنبه 93/2/1ساعــت 12:4 صبح تــوسط "کیان ایرانی* | نظر برچسب ها:
<      1   2   3      >